Translate

۱۳۹۵ خرداد ۲۷, پنجشنبه

شفا و رهایی 

متی ۸: ۱۶-۱۷ – شفا و رهایی در خدمت عیسی. 
متی ۱۲: ۴۳-۴۵ – تعلیم در مورد ارواح شریر. 
مرقس ۵: ۱-۱۷ – عیسی شخصی دیوزده را آزاد می‌سازد. 
مرقس ۹: ۱۴-۲۹ – عیسی دیوی را از پسری که دچار غش بود، اخراج می‌کند. 
مرقس ۱۶: ۱۶-۱۸ – شفا و رهایی نشانه‌ای است که همراه ایماندارانند. 
اول قرنتیان ۱۲: ۹-۱۰ – عطایای شفا، معجزات و تمیز بین ارواح. 
یعقوب ۵: ۱۴-۱۶ – مسح کردن با روغن و دعا از سوی مشایخ برای بیماران. 
شفای الهی بیماران 
در کتاب مقدس وعده‌های بسیاری در مورد شفا از بیماریها وجود دارد. به یهودیان در عهد عتیق وعده شفا (مزمور ۳: ۱-۵) و نیز محافظت در برابر بیماریها (خروج ۱۵: ۲۶) داده شده بود. کتاب مقدس شیطان را به عنوان منشا بیماریها معرفی می‌کند (لوقا ۱۳: ۱۶؛ اعمال ۱۰: ۳۸). عیسی فرمود یکی از دلایل مسح شدن وی با روح‌القدس و قدرت، این است که بیماریها را شفا دهد (لوقا ۴: ۱۷-۱۸، ۵: ۱۷). کتاب مقدس می‌گوید که عیسی همه مریضان را شفا بخشید (متی ۸: ۱۶) و نیز می‌گوید که او هر مرض و هر درد را شفا می‌داد (متی ۴: ۲۳). به شاگردان عیسی نیز قدرت شفا دادن بخشیده شده بود (متی ۱۰: ۱، ۸؛ مرقس ۶: ۷، ۱۳؛ لوقا ۱۰: ۹). عیسی شفا دادن را یکی از ویژگیهای ایمانداران معرفی می‌کند (مرقس ۱۶: ۱۸)؛ در تمامی کتاب اعمال رسولان، شاهد شفای بیماران می‌باشیم. یعقوب انتظار داشت که کلیسا برای بیماران دعا کند تا شفا یابند (یعقوب ۵: ۱۴-۱۶). عطایای شفا و معجزات، از زمره عطایای روح‌القدس می‌باشند (اول قرنتیان ۱۲: ۹-۱۰، ۲۸). در کلیسای اولیه و در زمان رسولان و در قرون بعدی نیز شفاهای بسیاری به وقوع می‌پیوستند. 
بسیاری از مسیحیان ایمان دارند که خدا امروزه نیز چون گذشته شفا می‌دهد. آنان به عبرانیان ۱۳: ۸ اشاره می‌کنند که می‌فرمایدعیسی مسیح دیروز و امروز و تا ابد الاباد همان است؛ و نیز به مرقس ۱: ۴۰-۴۱ اشاره می‌کنند تا نشان دهند که عیسی پیوسته خواستار شفا یافتن مریضان بود. امروزه در جهان، مسیحیان بسیاری وجود دارند که توسط قدرت الهی شفا یافته اند؛ و بسیاری هستند که ادعا می‌کنند شاهد چنین شفاهایی بوده اند. آنان به آن نبوتهای عهد عتیق استناد می‌کنند که می‌گویند نجات دهنده موعود نه تنها گناهان ما، بلکه مرض هایمان را نیز بر صلیب بر خود خواهد گرفت (اعداد ۲۱: ۸-۹؛ اشعیا ۵۳: ۴-۵). 
در اشعیا باب ۵ در متن اصلی عبری گفته می‌شود که او ضعف‌های ما را گرفت و مرضهای ما را برداشت؛ در متی ۸: ۱۷ این قسمت به همین شکل نقل شده است. اگر عیسی، هم گناهان و هم مرضهای ما را بر صلیب بر خود گرفت، پس باید انتظار داشته باشیم که همانگونه که او امروزه گناهان را می‌آمرزد، مرض‌ها را نیز شفا دهد. این مسیحیان معتقدند خاری در جسم پولس بیماری جسمی نبود بلکه همان فرشته شیطان بود (دوم قرنتیان ۱۲: ۷). بسیاری از این مسیحیان معتقدند که عطایای روح‌القدس امروزه نیز در اختیار ایماندارانند و نعمتهای شفا دادن و قوت معجزات را از جمله این عطایا می‌دانند (اول قرنتیان ۱۲: ۹-۱۰). برخی از این مسیحیان معتقدند که ما باید انتظار داشته باشیم که خدا همه مرضهایمان را شفا بخشد. برخی دیگر معتقدند برخی از بیماریها شفا می‌یابند، و نباید انتظار داشته باشیم که همه بیماریهایمان شفا یابند. 
برخی از مسیحیان نیز بر این عقیده اند که خدا دیگر از راههای فوق طبیعی شفا نمی‌دهد، بلکه برای شفای انسان، پزشک و دارو را در اختیار او قرار داده است. بسیاری از مسیحیان در طول تاریخ کلیسا، شاهد شفای الهی بیماران از راههای فوق طبیعی نبوده اند؛ به همین جهت، معتقدند که قدرت شفای الهی تنها به مسیحیان قرن اول داده شده بود. این مسیحیان به خود پولس اشاره می‌کنند که دوست بیمارش را در حالی که هنوز بیمار بود، ترک گفت (دوم تیموتائوس ۴: ۲۰)؛ خاری در جسم پولس را نیز یک بیماری جسمی (دوم قرنتیان ۱۲: ۷) یا احتمالا یک بیماری مربوط به چشم می‌دانند (غلاطیان ۴: ۱۵). آنان متی ۸: ۱۶-۱۷ را بدینگونه تفسیر می‌کنند که هنگامی که عیسی بر زمین بود، مرض‌های ما را بر خود گرفت؛ اما بر صلیب او فقط گناهان ما را برداشت. آنان معتقدند که عیسی بر صلیب تنها به جهت گناهان ما مرد، نه برای گناهان و مرضهایمان هر دو. 
پیروان دیدگاه سوم، حقیقت را در حد فاصل بین این دو دیدگاه می‌بینند. ایشان معتقدند که هر دو دیدگاه تا حدی درست است. برای بررسی موضوعی مشابه با این موضوع، به مقالۀ عمومی: «تعمید روح‌القدس» مراجعه کنید. 
دعا به جهت شفا 
در کتاب مقدس مردم به طرق مختلف شفا می‌یافتند. عیسی فرمود که بطلبیم تا بیابیم (متی ۷: ۷؛ یعقوب ۴: ۲). عیسی به بسیاری گفت که ایمان ایشان باعث شفایشان شده است (متی ۸: ۱۰-۱۳؛ مرقس ۱۰: ۵۲). رسولان نیز سخن مشابهی بر زبان راندند (اعمال ۳: ۱۶). دیگران توسط اطاعتشان شفا یافتند (دوم پادشاهان ۵: ۱-۱۴؛ لوقا ۱۷: ۱۴؛ یوحنا ۹: ۷). مفلوجان بسیاری توسط فرمانی که از دهان عیسی یا یکی از رسولان صادر گشت، شفا یافتند (مرقس ۲: ۱۰-۱۱؛ یوحنا ۵: ۸؛ اعمال ۳: ۶، ۱۴: ۱۰). عیسی به شاگردانش فرمود که سخنان و وعده‌های او را با اطمینان خاطر اعلام کنند (مرقس ۱۱: ۲۲-۲۴؛ یوحنا ۱۴: ۱۳-۱۴). بسیاری از بیماریها با «مسح شدن با روغن» شفا می‌یافتند (مرقس ۶: ۱۳)؛ یعقوب به کشیشان کلیسا توصیه می‌کند که شخص بیمار را با روغن مسح کنند تا شفا یابد (یعقوب ۵: ۱۴-۱۶). بسیاری دیگر توسط «نهادن دستها» و دعا بهبود می‌یافتند (مرقس ۶: ۵-۶؛ لوقا ۴: ۴۰؛ اعمال ۲۸: ۸). عیسی فرمود آنانی که ایمان دارند، بر بیماران دست خواهند نهاد و ایشان شفا خواهند یافت (مرقس ۱۶: ۱۶؛ عبرانیان ۶: ۱-۲). برخی شفاهای خارق العاده توسط «لمس» ردای عیسی (لوقا ۶: ۱۹، ۸: ۴۳-۴۶)، افتادن سایه پطرس بر اشخاص (اعمال ۵: ۱۵)، و نهادن دستمالها و فوطه‌های پولس انجام می‌شدند (اعمال ۱۹: ۱۲). حداقل در یک مورد نیز لازم شد که عیسی دعایی را تکرار کند (مرقس ۸: ۲۲-۲۵). 
با وجود این، مسیحیان نباید در استفاده از امکانات پزشکی معاصر و درمان عملی خود داری ورزند. خدا می‌تواند مستقیما شفا دهد، اما اغلب برای شفا دادن از «وسایلی» استفاده می‌کند. وی از لمس کردن، روغن و حتی گِل استفاده می‌کند (یوحنا ۹: ۶-۷). به همین شکل، به دارو نیز باید به عنوان وسیله‌ای برای شفا نگریست. پولس به تیموتائوس اندرز می‌دهد که از شراب به عنوان دارویی برای شکم و ضعفهای بسیار خویش، استفاده کند. پولس، از لوقا که پزشکی بود که در سفرهای بشارتی او را همراهی می‌کرد، به عنوان لوقای طبیب حبیب یاد می‌کند (کولسیان ۴: ۱۴). بنابراین، ما برای شفا، نباید «برای هر مورد» از خدا انتظار معجزه داشته باشیم، و نباید هم همیشه به «وسایلی» چون دارو و پزشکی متکی باشیم. در واقع، برخورد صحیح آن است که برای شفا هم به خد تکیه داشته باشیم و هم در صورت نیاز، به دارو و درمان توجه نماییم (دوم پادشاهان ۲۰: ۵-۷)؛ سپس خدا را شکر بگذاریم که توسط هر وسیله‌ای که خود صلاح می‌داند، ما را شفا داده است. 
در مورد اینکه چرا برخی اشخاص شفا نمی‌یابند، دلایل بسیاری ذکر شده است. دلیل اصلی پاسخ نیافتن دعای شفا، بی ایمانی است، خواه بی ایمانی ما (مرقس ۹: ۲۳-۲۴)، خواه بی ایمانی کسانی که سعی می‌کنند ما را شفا دهند (متی ۱۷: ۱۹-۲۰)، یا بی ایمانی اشخاصی که پیرامون ما هستند (مرقس ۶: ۵-۶). ممکن است در زندگی ما گناهی اعتراف نشده وجود داشته باشد (یوحنا ۵: ۱۴؛ یعقوب ۵: ۱۶)، گناهانی نظیر نبخشیدن خطای دیگران (مرقس ۱۱: ۲۴-۲۵)، نا اطاعتی (دوم پادشاهان ۵: ۱، ۸-۱۴)، یا رابطه نادرست با همسر (اول پطرس ۳: ۷). شرکت در شام خداوند بطور ناشایست یا بدون اعتراف به گناه نیز می‌تواند منجر به بیماری شود (اول قرنتیان ۱۱: ۲۷-۳۰). برخی حتی از خدا شفا را نمی‌طلبند (یعقوب ۴: ۲)؛ این نطلبیدن ممکن است به علت ناآگاهی یا ایمان نداشتن به امکان وقوع شفا باشد. اگر ما از بدن خود به گونه‌ای نادرست استفاده کنیم یا از پذیرش سایرراههای شفا که خدا فراهم ساخته سر باز زنیم، این کارمان به منزلۀ «تجربه کردن» خدا خواهد بود، همان عملی که در کلام خدا منع شده است (متی ۴: ۶-۷). 
گاه ممکن است دلیل شفا نیافتن بیمار این باشد که هنوز زمان شفا یافتن او نرسیده است. برای مثال، عیسی برای شفای ایلعازر، دوست بیمارش، بلافاصله به سراغ او نرفت، بلکه اندکی صبر کرد؛ در این فاصله او مرد و عیسی بعد از چهار روز او را زنده کرد (یوحنا ۱۱: ۶، ۴۳-۴۴). به این ترتیب، فرصتی به وجود آمد تا عیسی معجزه بزرگتری انجام دهد. خدا برای نشان دادن قدرت خود ممکن است پیش از شفای یک شخص، سالها صبر کند و آنگاه او را با استفاده از شخصی خاص یا وسیله‌ای خاص، شفا دهد (مرقس ۹: ۲۹؛ یوحنا ۵: ۵-۹، ۹: ۳). ممکن است خدا زمان محدودی برای زندگی یک فرد تعیین کرده باشد. در عهد عتیق، خدا به حزقیا نشان داد که فقط پانزده سال دیگر به او عمر داده است (دوم پادشاهان ۲۰: ۵-۷).

۱۳۹۵ خرداد ۱۴, جمعه

متی13:

24  و مَثَلی دیگر بجهت ایشان آورده، گفت، ملکوت آسمان مردی را ماند که تخم نیکو در زمین خود کاشت، 
25  و چون مردم در خواب بودند دشمنش آمده، در میان گندم، کرکاس ریخته، برفت. 
26  و وقتی که گندم رویید و خوشه برآورد، کرکاس نیز ظاهر شد. 
27  پس نوکران صاحب خانه آمده، به وی عرض کردند، ای آقا مگر تخم نیکو در زمین خویش نکاشتهای؟ پس از کجا کرکاس بهم رسانید؟ 
28  ایشان را فرمود، این کار دشمن است. عرض کردند، آیا می‌خواهی برویم آنها را جمع کنیم؟ 
29  فرمود، نی، مبادا وقت جمع کردن کرکاس، گندم را با آنها بَرکَنید. 
30  بگذارید که هر دو تا وقت حصاد با هم نمّو کنند و در موسم حصاد، دروگران را خواهم گفت که، اوّل کرکاسها را جمع کرده، آنها را برای سوختن بافه‌ها ببندید امّا گندم را در انبار من ذخیره کنید. 
______________________________

36  آنگاه عیسی آن گروه را مرخّص کرده، داخل خانه گشت و شاگردانش نزد وی آمده، گفتند، مَثَلِ کرکاسِ مزرعه را بجهت ما شرح فرما. 
37  در جواب ایشان گفت، آنکه بذر نیکو می‌کارد پسر انسان است، 
38  و مزرعه، این جهان است و تخم نیکو ابنای ملکوت و کرکاسها، پسران شریرند. 
39  و دشمنی که آنها را کاشت، ابلیس است و موسم حصاد، عاقبت این عالم و دروندگان، فرشتگانند. 
40  پس همچنان که کرکاسها را جمع کرده، در آتش می‌سوزانند، همانطور در عاقبت این عالم خواهد شد، 
41  که پسر انسان ملائکه خود را فرستاده، همهٔ لغزش‌دهندگان و بدکاران را جمع خواهند کرد، 
42  و ایشان را به تنور آتش خواهند انداخت، جایی که گریه و فشار دندان بُوَد. 
43  آنگاه عادلان در ملکوت پدر خود مثل آفتاب، درخشانخواهند شد. هر که گوش شنوا دارد بشنود.

۱۳۹۵ خرداد ۱۳, پنجشنبه

 متی13.


 و معانی بسیار به مَثَلها برای ایشان گفت، وقتی برزگری بجهت پاشیدنِ تخم بیرون شد. 
 و چون تخم می‌پاشید، قدری در راه افتاد و مُرغان آمده، آن را خوردند. 
 و بعضی بر سنگلاخ جایی که خاک زیاد نداشت افتاده، بزودی سبز شد، چونکه زمین عمق نداشت، 
 و چون آفتاب برآمد بسوخت و چون ریشه نداشت خشکید. 
 و بعضی در میان خارها ریخته شد و خارها نمّو کرده، آن را خفه نمود. 
 و برخی در زمین نیکو کاشته شده، بار آورد، بعضی صد و بعضی شصت و بعضی سی. و معانی بسیار به مَثَلها برای ایشان گفت، وقتی برزگری بجهت پاشیدنِ تخم بیرون شد. 
 و چون تخم می‌پاشید، قدری در راه افتاد و مُرغان آمده، آن را خوردند. 
 و بعضی بر سنگلاخ جایی که خاک زیاد نداشت افتاده، بزودی سبز شد، چونکه زمین عمق نداشت، 
 و چون آفتاب برآمد بسوخت و چون ریشه نداشت خشکید. 
 و بعضی در میان خارها ریخته شد و خارها نمّو کرده، آن را خفه نمود. 
 و برخی در زمین نیکو کاشته شده، بار آورد، بعضی صد و بعضی شصت و بعضی سی.
19  کسی که کلمه ملکوت را شنیده، آن را نفهمید، شریر می‌آید و آنچه در دل او کاشته شده است می‌رباید، همان است آنکه در راه کاشته شده است. 
20  و آنکه بر سنگلاخ ریخته شد، اوست که کلام را شنیده، فی‌الفور به خشنودی قبول می‌کند، 
21  و لکن ریشه‌ای در خود ندارد، بلکه فانی است و هرگاه سختی یا صدمه‌ای به‌سبب کلام بر او وارد آید، در ساعت لغزش می‌خورد. 
22  و آنکه در میان خارها ریخته شد، آن است که کلام را بشنود واندیشه این جهان و غرور دولت، کلام را خفه کند و بی‌ثمر گردد. 
23  و آنکه در زمین نیکو کاشته شد، آن است که کلام را شنیده، آن را می‌فهمد و بارآور شده، بعضی صد و بعضیشصت و بعضی سی ثمر می‌آورد.